به استـقبال نـوروز و بـهار ...
باز کن پنجره ها را، که نسيم
روز ميلاد اقاقي ها را
جشن مي گيرد،
و بهار،
روي هر شاخه، کنار هر برگ،
شمع روشن کرده است.
همه ي چلچله ها برگشتند،
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 76 | moj1372 |
![]() |
0 | 71 | moj1372 |
![]() |
0 | 74 | moj1372 |
![]() |
0 | 100 | mahyar |
![]() |
0 | 78 | mahyar |
به استـقبال نـوروز و بـهار ...
باز کن پنجره ها را، که نسيم
روز ميلاد اقاقي ها را
جشن مي گيرد،
و بهار،
روي هر شاخه، کنار هر برگ،
شمع روشن کرده است.
همه ي چلچله ها برگشتند،
کـــره ای گــفــت بـــه بابای خرش
پــــدر از هـــمـــه جــا بـی خبرش
وقـــت آن اســــت بــــرای پســرت
ایـــــن الاغ نـــــــرّه ی کــــره خــرت
مــاده ای خـــوشگـل و زیـبا گیری
تـــو کــه هر روز به صحرا میری
وقـــت آن اســت کـه زن دار شـوم
ورنـــه از بی زنـــی بــیمار شوم
شعر طنز مخصوص شب یلدا (امیدواریم لذت ببرید)
شب یلدا کـــه رفتم ســــوی خـانه گرفتـــــــم پرتقـــــــــــــال و هندوانه
خیـــــار و سیب و شیرینی و آجیل دوتـــــا جعبه انــــــــــــــار دانه دانه
گـــــــز و خربوزه و پشمک که دارم ز هــــــــر یک خاطراتی جــــــاودانه
شب یلدا بــــــــوَد یا شـــــــام یغما و یــــــــــــــا هنگــــــــام اجرای ترانه
به گوشم می رسد از دور و نزدیک نوای دلکـــــــــش چنگ و چغــــــانه
ماه عسل
خوشحال و خندونیم، مثل یک قندونیم
همه چی آرومه، ما اینو می دونیم
من شبیه سینی، پرم از شیرینی
رو سرت جا دارم، رو سرم میشینی
چیپس و اسنک می خوری، هی لواشک می خوری
همه چی موجوده، چرا باشک میخوری
توی چالوس میخوری، تو چقد لوس میخوری
من برات پوس می کنم، چرا با پوس می خوری
اگر سهراب سپهری در زمان ما دانشجو بود..
اهل دانشگاهم
رشته ام علافیست
جیبهایم خالیست
پدری دارم
حسرتش یک شب خواب!
دوستانی همه از دم ناباب
و خدایی که مرا کرده جواب
لامپ را کش نرویم
لامپ را کش نرویم !!!
آخر این دزدی لامپ …
از کجا میخورد آب ؟ !!!!
و چرا از سر شب تا دم صبح …
کله ها می شکند؟ !!!
لامپ را کش نرویم …
شاید این نور ضعیف …
روشنی بخش اتاقی باشد !
پرستوهای عابر
پرستو ، ای ریاضیدان مشهور که دشمن گردد از مشهوریت کور
تو ای آنکس که بر ما بند کردی زخود ما را تو ناخرسند کردی
بلا گشتی و در این وضع مشکل شدی بر من چو عزرائیل ، نازل
پرستوهای عابر بی شمارند که کاری هم به کار ما ندارند
تو بین این همه مرغ مهاجر شدی بر بنده بدبخت ، ظاهر؟
عزیز من مگر کاری نداری که پا در کفش مخلص میگذاری؟
مرا با فایل اوراقت چه کار است که خویت مثل برج زهرمار است؟
تو که درکی از این سیستم نداری چرا پا روی دمبم میگذاری؟
گرفتم اینکه فایلت را کنم پاک چنین باید تو پیراهن کنی چاک؟
به هر کس میرسی غیبت نمایی؟ کنی بدگویی و این بی حیایی؟
مرا از بس که این فایل تو آزرد ز فایلت جان تو حالم به هم خورد
دماغ عمل نکرده
اگه مثل کلنگه
مثل لوله تفنگه
با خوشگلیت میجنگه
طبیعیه، قشنگه
نگو که این یه درده
دماغ عمل نکرده
اگر که مثل فیله
و یا از این قبیله
روی نوکش زیگیله
غصه نخور، اصیله
هی نرو پشت پرده
دماغ عمل نکرده
بلا دور از جنابت خواجــــه پیشی! شنیدم بعــــد از این بابا نمیشی!
گرفتند و شمــــــا را اختــه کردند دکان عـــــــاشقی را تخته کردند
چه پیش آمد تو را یکباره پیشی!؟ (چه می گویم چه پیشی و چه پیشی؟!)
تو بودی فتحعلی شاه و به ناچار شدی آغـــــــــــــا محمّدخان قاجار!
بمیـرم از برای آن سبیلــــــــــــت برای جسم و جـــــان زخم و زیلت
تعداد صفحات : 2